معنی مدافع فوتبال
حل جدول
بک
مدافع آزاد فوتبال
لیبرو
مدافع سابق فوتبال ایتالیا
کریستین پانوچی
نوعى مدافع در فوتبال
یارگیر
مدافع تیم فوتبال بارسلونا
جرارد پیکه
نوعی مدافع در فوتبال
یارگیر
لغت نامه دهخدا
مدافع. [م ُ ف ِ] (ع ص) راننده و دورکننده. (آنندراج).کسی که دفع می کند و دور می نماید. مدافعه کننده و از خود دورکننده. (از ناظم الاطباء). که از شخصی یا شهری یا جائی در مقابل استیلا و دست اندازی تعرض کننده و دشمن دفاع میکند: مدافع شهر. مدافع کشور. مدافع ناموس و جز آن. || دفاع کننده.
- وکیل مدافع، نماینده ای که در مراجع قضائی از حق یکی از طرفین دعوی دفاع می کند و ازتجاوز به حقوق او جلوگیری می نماید. رجوع به ذیل وکیل شود.
|| مزاحم. متعرض. (ناظم الاطباء): در ایالت آن حدود بی منازعی و مدافعی متمکن بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 288).
مدافع. [م ُ ف َ] (ع ص) مهتر غیرمزاحم. (منتهی الارب). گویند: سید غیرمدافع. مزاحم فی السیاده. (اقرب الموارد).
مدافع. [م َ ف ِ] (ع اِ) ج ِ مِدفَع. (متن اللغه). رجوع به مدفع شود. || ج ِ مَدفَع. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به مدفع شود.
عربی به فارسی
دفاع کردن , طرفداری کردن , حامی , طرفدار , وکیل مدافع , کسی که در لشکر کشی شرکت میکند , سرباز کهنه کار , نامزد انتخابات , کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
فارسی به عربی
محامی، مدافع، مستشار
فرهنگ معین
(مُ فِ) [ع.] (اِفا.) دفاع کننده.
فرهنگ عمید
کسی که چیزی را دفع و رد میکند، دفاعکننده،
فرهنگ فارسی هوشیار
راننده و دور کننده، دفاع کننده
فرهنگ فارسی آزاد
مَدافِع، توپ های جنگی، آلات پرتاب گلوله (مفرد: مِدفَع)،
معادل ابجد
714